بسم الله الرّحمن الرّحیم
پرندهی بیبال نیز یک پرنده است ....
و حتی بدون پرواز هم، اوج همان اوج است و رهایی همان رهایی
آزادی،
پرواز توست
خارج از وجود واسطه ای چون بال ...
انسان!
رها باش و چشمانت را غریبانه روی هم بگذار
و بدون واسطه ای مادی پرواز کن ،
پرواز کن به جایی که عاری از خلوت نگاه های حسرت آلود توست ...
آزادی را دریاب که پر از معرفت و روشنایی است .
انسان!
روح بلند تو اوج را می طلبد
نور معنوی یک پرواز را می جوید
جوینده ی عشق باش ای فرزند آدم!
دلی قریب می خواهد از جنس روشنایی ماه ،
دلی که تو بارها در طلبش بیراهه ها پیمودی ...
آیا این فلسفه ی زندگی نیست که هنر پرواز را بدون بال بیافرینی ؟
پرندهی بیبال نیز یک پرنده است؛
و این به تو بستگی دارد
که بالهای پروازت را
در ورای آزادی اندیشه هایت جستجو کنی
یا در این کویر مملو از سراب .....
+ گشتم ولی نفهمیدم نویسندهی این متن کی هست، قشنگ بود خیلی، خواستم اینجا هم باشه ...
++ تمام ماجرای من برای تو، سه واژه شد!
من و ... شب و ... هوای تــــــــــو ... تــــــو ....