103
دوشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۱۶ ب.ظ
بسم الله الرّحمن الرّحیم
نشسته بودم پای لپتاپ و داشتم درس میخوندم، یهو صدای بال بال زدن اومد!
دیدم یه گنجیشک کوچولوی ناااااااز، از تاریکی شب پناه آورده به اتاقم
ولی خب طفلی هی خودشو میزد به در و دیوار تا اینکه رفت یه گوشه بالای کمد نشست،
منم واسه اینکه راحت باشه و احساس غربت نکنه :)
صدای پرنده و بلبل و ... پخش کردم و از اتاق رفتم بیرون،
دیگه از پشت در گوش میدادم داشت واسه خودش بال بال میزد :))
آخرش رفت و تنهام گذاشت، البته واسش خوشحال شدم
چون اینجوری خودش صدمه میدید،
ولی براش یه سوره قدر خوندم که توی تاریکی براش اتفاقی نیفته ...
خدایا، گنجشککت را به خودت میسپارم :)
۹۲/۰۷/۰۸