97
جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۱۰ ب.ظ
۹۲/۰۶/۱۵
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
من از خودم دورم
و چقدر فاصله می بینم
در دشتی که من را باید به تو منتهی کند
خواب می بینم
من از خودم دورم
و هیچ چیز مرا به تو منتهی نمی کند
چشم هایم را بسته ام
و گرداگرد خویش می گردم
بال بال می زنم
وصدای دشت ترسناک می شود
زمین خیلی تاریک شده خدا
و چشم هایت در غباری که از آن سینه ام به خس خس افتاده پیدا نیست
و عالم محضر خداست
همه ی عالم محضر خداست ...
حتی این زمین مسطح پرغبار
چه چیز مانع نگاه من می شود
کاش سیلاب می شدم
طغیان می کردم
و هر سدی ما بین ماست را ...
مثل خودم در هم می شکستم ...
اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم
اللهم صل علی فاطمة وابیها امها و بعلها و بنیهاو سرالمستودع فیها بعدد مااحاط به علمک